چه کار کنم؟

با توجه به این که وبلاگ بسته شده شما بگویید الان چه کار کنم؟ آیا در سایت دیگری بنویسم یا بی خیال نوشتن شوم؟

مسدود شدیم

بالاخره ما را هم مسدود کردند. نمی دانم به چه گناهی ولی مسدود شدیم

تكنولوژي

گوگل دوباره تركونده. ميگيد چطور؟

جهت اطلاع از نحوه انفجار به بخش Google Map برويد و در دست راست، بالا علامت Satellite / Earth رو چك كنيد. بقيه شو خودتون كشف كنيد.

دل مشغولي ها

مدتهاي مديدي است ننوشته ام. اما در اين مدت كارم اين بوده كه نوشته هاي ديگران را بخوانم. به نظر مي رسد دوستان قلم به دست زيادتر شده اند كه اين نشانه و فرصت خوبي است. درك بسياري بالايي از احساس و منطق، اين روزها در نوشته ها بيشتر به چشم مي آيد كه اميدوارم اين روند ادامه داشته باشد. همچنين اميد و سرزنده بودن در جاي جاي نوشته دوستانم بيشتر ديده مي شود كه جاي خوشحالي دارد. راستي تمايل به خواندن كتاب و ديدن فيلم هاي روز هم خبر خوبي است كه در لا به لاي نوشته ها ديده مي شود. اما يك نقطه تاريك اين داستان اين است كه دوستانم همگي آنلاين شده اند و دوستان واقعي كمتر فرصت دارند براي ديد و بازديد يا حتي تك زنگي. انرژي انسان هم حدي دارد در پيگيري.

گفتم اين جا بنويسم كه يادم نرود كجا ايستاده ايم و با چه هزينه هايي دوستي ايجاد كرديم و چه آسان آن را از دست مي دهيم.

سرقت موبايل

ديروز با يكي از دوستام تلفني صحبت مي كردم كه يهو صداش قطع شد و صداي موتوري از پشت تلفن شنيده شد.

بعدا كاشف به عمل اومد كه صدا، صداي موتور آقا دزده بوده كه گوشي اين رفيقمون رو زد. اميدوار بودم بتونم از روي صدا دزد را شناسايي كنم ولي نشد.

بدين وسيله دزد ديده شدن گوشي دوست را به ايشان تسليت عرض مي كنم.

برف و آلودگي 2

من نمي دونم اشكال كار كجاست ولي در مورد آلودگي تهران نظرات متفاوت است. يكي مي گه از بنزين ماشين هاست، يكي مي گه مال بارون نيومدنه، يكي مي گه اگه برف بياد آلودگي از بين مي ره، يكي مي گه تهراني هاي در صحنه نمي زارن تميزي به خودش بجنبه برسه تهران. ولي همين طوري كه دقت مي كنيم مي بينيم خودمون و شهرداري هم مقصره. خدا پدر اين شهرداري رو بيامرزه كه كمپ هاي برف روبي تو تهران به وجود آورده كه به محض برف اومدن خودشون رو رسوندن به سطح شهر و خيابون ها رو ماسه پاشي كردن كه خداي ناكرده كسي ليز نخوره. خدا پدرشون رو بيامرزه و يك در دنيا و 100 در آخرت بهشون بده. اما پدر جان كلاً من نمي دونم اين ماسه چه بلايي سر آسفالت مياره (به من هم مربوط نيست ماشالله مملكت پولداره، 1 ماه ديگه همه جا رو دوباره آسفالت مي كنه) اما از اون ور مي بينم چه بلايي سر شهر اومده.

شهر در حجابي از گرد و خاك حاصل از خردايش ماسه ها در زير لاستيك هاي ماشينها مدفون شده است. روي ماشينهايي كه نزديك خيابان ها پارك شده رو دقت كنيد متوجه مي شيد اين شش هاي بنده و جنابعالي چي مي كشن از كم كاري و ... خودمون و شهرداري.

بابا حداقل برفها كه آب شد يك جارويي به خيابانها بزنيد. با تو هستم، همشهري، دوست عزيز، پدر جان، اخوي، آقا، خانم اقلا شما در خونتو آب جارو كن، من كردم و الان هم سالم نشستم خدمت شما اراجيف مي نويسم.

برف و آلودگي

ماشالله، ماشالله اين مردم تهران هميشه در صحنه هستند. همين دو روز بود يه ريز برف و بارون مي اومد. امروز انگار نه انگار هوا آنچنان كثيف شده كه نگو و  نپرس.

بابا يك ذره به خودتون رحم كنيد ماشين شخصي خوبه ولي سلامتيمون مهمتره. از اتوبوس و تاكسي استفاده كنيد. نمي ميريد كه.

برف

بالاخره يك برفي اومد كه مدارس تعطيل شد. كي ميگه Global Warming داريم؟ اين همه برف!!!

راستي هر كي ارتباطي بين آقاي گودرزي و خانم شقايقي رو فهميد به من هم بگه بفهمم. به قول "قل مراد - باغ مظفر" ... هان ...

تسليت

با خبر شدم يكي از همكاران خوبم در تصادف جان به جان آفرين تسليم كرده است.

بدين وسيله به تمام دوستان و همكاران درگذشت آقاي اسماعيل حيدري را تسليت مي گويم و براي همسر، سه فرزند ايشان و بازماندگان ايشان طلب صبر و آرامش مي كنم.

آقاي حيدري مسئول آزمايشگاه خارگ بودند و خدمات بسيار بزرگي را در مدت خدمتشان به اين بخش انجام داده اند.
ايشان علاوه بر دريافت تقدير نامه هاي متعدد، طرح ها و پروژه هاي تحقيقاتي بسياري را انجام دادند.

تغييرات جديد

امروز يك تغيير كوچيكي در Template  وبلاگ دادم و اون حذف بخش آمار وبگذر بود كه دسترسي به IP بينندگان رو امكان پذير مي كرد. به اين ترتيب از تمام دوستاني كه به نوعي در حفظ حريم خصوصيشون كوتاهي كرده بودم صميمانه پوزش مي خواهم.